|
|
خالم از خارجه برامون دهان شو خارجى آورده بود.
امروز صبح داشتم از در دستشوئى رد ميشدم كه ديدم داداشم بعد از شستن دهنش دوباره بر گردوندش توي بطري. پرسيدم چكار ميكني؟!؟
گفت: "آخه اينا گرونن،حيفه"
كصافط من يه هفتس دارم استفاده ميكنم!!!! 
5 دقیقه مانده به اذان صبح 
بابام شطرنج گذاشته بود جلوش داشت به بچه خواهرام یاد میداد مثلا...
مثلا این سربازا شما دوتایید
این شاهه منم و وزیر مامان بزرگتونه
این دوتا گوشه ای ها اسمشون رخه , یکیش باباتونه یکیشم مامانتون
این دوتا فیلا عموهاتونن , حرف حالیشون نیست همینجوری سرشونو میندازن پایین اینور اونور میرن 
این دوتا اسبا هم دایی هاتونن فقط میپرن و مث خر جفتک میندازن !!!
با تمام انرژیهای دنیا نمیشه حتی 1 ثانیه به عقب برگشت
" آلبرت انیشتین "
خاله مامانم خیلی چاقه بنده خدا تا بلند میشه، شوهرش صداشو کلفت میکنه میگه جابه جایی های عظیم
شوخی خرکی :
توي تاکسي اگه کنارت يه دختر نشسته وقتي که خواستين پياده بشين بهش بگين مگه نمياي ؟
اون هاج و واج شما رو نگاه مي کنه، بهش فرصت ندين و بگين : چه زود جا زدي؟
بعدش در تاکسي رو ببندين و برين. و مابقي ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسي واگذار کنين
چند وقت پیش یه شبکه والیبال نشون میداد مربی خارجیه داشت برا بازیکنا حرف میزد تیمش 18-11 جلو بود ، بابام هم واسه ما ترجمه میکرد میگفت داره میگه :باز نرینین تو امتیازا.. هیچکی از خودش گه زیادی نخوره.... با هم هماهنگ باشین.. گه اضافی بخورید میکشمتون بیرون ... مامانمم میگه چه مربی بی ادبیه ... باز ایرانیا انقد بی ادب نیستن..
امروز داداشم جلوی یخچال وایساده بود ، هی در رو باز و بسته می کرد ، بهش می گم چرا اینجوری می کنی ؟
میگه دارم Reloadمی کنم شاید چیز جدیدی اومده باشه ...
قیافه اون 
قیافه من
beautiful
یکی از دیالوگ های زیبا بین فامیل دور و آقای مجری در برنامه کلاه قرمزی!
آقای مجری: واسه چی در ُ باز گذاشتی؟
فامیل دور: واسه بهار.
از در بسته دزد رد میشه ولی از در باز رد نمیشه.
وقتی یه در ُ باز بذاری که دزد نمیاد توش. فکر میکنه یکی هست
که در ُباز گذاشتی دیگه. ولی وقتی در بسته باشه، فکر میکنه
کسی نیست ُ یه عالمه چیز خوب اون تو هست ُ میره سراغشون دیگه.
در باز ُ کسی نمیزنه. ولی در بسته رو همه میزنند.
خود شما به خاطر اینکه بدونی توی این پسته دربسته چیه، میشکنیدش.
شکسته میشه اون در. دل آدم هم مثل همین پسته میمونه.
یه سری از دلها درشون بازه. میفهمی تو دلش چیه.
ولی یه سری از دلها هست که درش بسته اس.
اینقدر بسته نگهش میدارند که بالاخره یه روز مجبور میشند بشکنند و همهچی خراب میشه.
آقای مجری: در ِدلِ آدم چهجوری باز میشه؟
فامیل دور: درِ دلِ آدم با دردِ دله که باز میشه...!
تیمای لیگ برتر رو می بینی، شک می کنی جدول لیگ برتره یا جدول مندلیفه
آلومینیوم
فولاد
مس
ذوب آهن
نفت
نظرات شما عزیزان:
|
نویسنده: علی
׀ تاریخ: جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
|
|
|